English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6740 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
similarly U بطور مشابه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
dissimilarly U بطور غیر مشابه
Other Matches
emulation U رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
directories U روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
directory U روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
irretrievably U بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
nauseously U بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
inconsiderably U بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
lusciously U بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
indisputable U بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
horridly U بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
indeterminately U بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
poorly U بطور ناچیز بطور غیر کافی
immortally U بطور فنا ناپذیر بطور باقی
grossly U بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
genuinely U بطور اصل بطور بی ریا
latently U بطور ناپیدا بطور پوشیده
abusively U بطور ناصحیح بطور دشنام
incisively U بطور نافذ بطور زننده
indecorously U بطور ناشایسته بطور نازیبا
martially U بطور جنگی بطور نظامی
improperly U بطور غلط بطور نامناسب
analogous U مشابه
quasi U مشابه
alike <adj.> U مشابه
akin <adj.> U مشابه
semblable U مشابه
corresponding U مشابه
allo U مشابه
lossy compression U مشابه 6-23
elementary U مشابه
similar <adj.> U مشابه
homogeneous U مشابه
like <adj.> U مشابه
related <adj.> U مشابه
similar U مشابه
resembling <adj.> U مشابه
SVGA U مشابه 9737
EMI U مشابه 3541
rounding U مشابه 8762
organising U مشابه 7186
directly U مشابه 3162
look-alikes U برنامه مشابه
EXNOR U مشابه 3826
organises U مشابه 7186
look-alike U برنامه مشابه
organize U مشابه 7186
print U مشابه 7861
encryption U مشابه 3631
register U مشابه 8481
registering U مشابه 8481
printed U مشابه 7861
manipulation U مشابه 6208
epileptiform U مشابه صرع
epileptoid U مشابه صرع
peripheral U مشابه 7489
electronic U مشابه 3510
prints U مشابه 7861
organizing U مشابه 7186
MHS U مشابه 6444
organizes U مشابه 7186
equals U مشابه بودن
equalling U مشابه بودن
synthesize U مشابه 9821
design U مشابه 2979
designs U مشابه 2979
decoding U مشابه 2860
synthesised U مشابه 9821
synthesises U مشابه 9821
synthesising U مشابه 9821
synthesized U مشابه 9821
synthesizes U مشابه 9821
synthesizing U مشابه 9821
bridging U مشابه 1361
GUI U مشابه 4601
in kind <idiom> U به طریقی مشابه
in the same boat <idiom> U درشراطی مشابه
breakdowns U مشابه 1352
HMA U مشابه 4812
uncommitted logic array U مشابه 10328
equalled U مشابه بودن
equal U مشابه بودن
recoveries U مشابه 8398
recovery U مشابه 8398
equivalents U برابر مشابه
equivalent U برابر مشابه
IBM U مشابه 4962
IBM U مشابه 4963
multi scan monitor U مشابه 6632
multifunctional U مشابه 6716
storage U مشابه 9641
induction U مشابه 5128
inductions U مشابه 5128
slew U مشابه 9308
bracket U مشابه 1329
breakdown U مشابه 1352
look alike U برنامه مشابه
user U مشابه 10322
kips U مشابه 5677
quantize U مشابه 8181
product group U کالاهی مشابه
syntax U مشابه 9817
carrier U مشابه 1595
pim U مشابه 7515
gaps U مشابه 4490
assonant U مشابه یا متجانس
cal U مشابه 1502
fields U مشابه 4036
ultra- U مشابه 10327
carriers U مشابه 1595
reconfigure U مشابه 8375
equaling U مشابه بودن
launching U مشابه 5747
users U مشابه 10322
exclusive U مشابه 3824
launches U مشابه 5747
launched U مشابه 5747
launch U مشابه 5747
worded U مشابه 10721
word U مشابه 10721
IRTF U مشابه 55423
status U مشابه 9596
gap U مشابه 4490
least significant digit U مشابه 5781
interchange U مشابه 5359
interchanged U مشابه 5359
identical U دقیقا مشابه
incorrectly U مشابه 5078
domain U مشابه 3286
roundest U مشابه 8759
round U مشابه 8759
fielded U مشابه 4036
decryption U مشابه 2871
field U مشابه 4036
window U مشابه 10682
MByte U مشابه 6304
equaled U مشابه بودن
registers U مشابه 8481
congener U مشابه متجانس
interchanges U مشابه 5359
Arabic U شکل مشابه ...
scale U مشابه 8865
domains U مشابه 3286
parity price U قیمت مشابه
correspound U مشابه بودن
interchanging U مشابه 5359
Join the club! U من هم درشرایطی مشابه هستم !
larks U چکاوک وگونههای مشابه ان
banks U مجموعهای از وسایل مشابه
tonemic U دارای تلفظ مشابه
bank U مجموعهای از وسایل مشابه
to correspond to U مانند [مشابه] بودن
lark U چکاوک وگونههای مشابه ان
homochromatic U دارای رنگهای مشابه
in keeping with <idiom> U مشابه ،موافقت کردن
quasi- U مشابه یا تقریباگ همان
hand out <idiom> U از چیزهایی مشابه به هم دادن
etx U توجه مشابه EOT
pulsed U مجموعه متمادی پالسهای مشابه
We're all in the same boat. U ما همه در یک موقعیت مشابه هستیم.
pulse U مجموعه متمادی پالسهای مشابه
relationship U نحوه اتصال دو چیز مشابه
cartels U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
relationships U نحوه اتصال دو چیز مشابه
heterologous U غیر مشابه بدون نسبت
equates U مشابه بودن یامشابه ساختن
acceptable alter nate product U فراورده مشابه قابل قبول
tweedledum and tweedledee U دو فرد یا دو گروه خیلی مشابه
equated U مشابه بودن یامشابه ساختن
isotropic U دارای خواص فیزیکی مشابه
equate U مشابه بودن یامشابه ساختن
storage pool U گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
cartel U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
rookery U زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
rookeries U زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
block storing U کنار هم چیدن کانتینرهای مشابه
basic type double tier formwork U قالب بندی بالارونده با تختههای مشابه
to be in the same boat <idiom> U درشرایطی مشابه بودن [اصطلاح مجازی]
homogamy U وجود گلبرگهای مشابه ومتجانس در گیاه
in a rut <idiom> U همیشه کار مشابه انجام دادن
Birds of a feather flock together . <proverb> U پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
contour template U مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
equivalents U همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
equivalent U همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
c U استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
typecast U ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
typecasting U ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
elements U که ازقسمتهای مشابه بسیار تشکیل شده است
c U استفاده مشابه از کامپیوتر در هر جنبه طراحی و ساخت
voice U تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
element U که ازقسمتهای مشابه بسیار تشکیل شده است
typecasts U ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
unshielded twisted pair cable U مشابه 10294. مراجعه شود به CATEGORY CABLE
pantomiming <adj.> <pres-p.> U [رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن]
gating circuit U مداری که مشابه با یک کلیدانتخاب شده عمل میکند
mimicking <adj.> <pres-p.> U [رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن]
homograft U پیوند زنی از بافت وجودی مشابه باخود
match U جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
emulating <adj.> <pres-p.> U [رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن]
voicing U تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
matches U جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
voices U تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
Recent search history Forum search
2New Format
1etaye namayandegi اعطای نمایندگی
1I am good with figures,how about you?
1Simultaneously, those engaged in the work of basic disciplines have become increasingly aware of the of organizations in society and have begun to concentrate attention on relevant problems.
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1she loved to have the last word.
1cartridge
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2crucification
1die offs
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com